هفته‌ی دیگه سن بچه‌م دورقمی میشه و منم داشتم احساساتی و رقیق به این که داره بزرگ‌تر و عاقلتر میشه فکر می‌کردم که بچه اومد دستشو گذاشت رو پهلوش گفت مامان اینجا کلیه‌س؟ با نگرانی گفتم کلیه‌ت درد می‌کنه؟ گفت نه اونو که فروختمش هارهار. آخه بچه. :/

از این بیسکوییتا 😭

تراپیست بچه هنوز نرسیده بود. پیرمرد همسایه درو باز کرد. بعد بیسکویت آورد برامون و گفت بیسکویت الکی نیستا مال مشهده. بعد اشاره کرد به در قفل مطب و پرسید برای خودت میای یا بچه؟ گفتم بچه. سرشو تکون داد گفت خودت بهتر می‌دونی چیکار کنی ولی چیه اینقد اذیت می‌شی خودت. آخه پیرمرد😭😭

از صبح یه سره دارم می‌خونم نه پنجره نه در داشت نه کس ز من خبر داشت تخم خود را شکستم اینگونه بیرون جستم. ایشالا قسمت همه جوجه طلایی‌ها.

خدایا، یاری‌ام کن بیدار بمونم.

بچه‌ها طراحی این فروشگاه یکی از کارهای اخیرمه.
خیلی خیلی ممنون میشم ریتوییت کنید من چار تا پروژه جدید گیرم بیاد😁
من میتونم به صورت پروژه‌ای، دورکاری و پاره‌وقت باهاتون کار کنم.

#UIdesign
#طراحی_محصول
#طراحی_رابط_کاربری

تو شرایط کنونی زندگی من، ناراحتی برای مرگ آلیس مونرو دیگه خیلی اضافه‌کاریه ولی دست خودم نیست. خیلی دوستش داشتم.

اعصاب ندارم بچه‌م هم با این کسشرا بجنگه. از خودم متنفر میشم.

تو کتاب اجتماعی بچه نوشته اسلام دین برابری و برادریه. بچه‌م گفت وا پس خواهری چی؟ بعد گفت این سوال تو امتحان بیاد می‌نویسم دین برادری و برابری به‌جز خواهری.

میشه لطفا از بچه‌م بترسید؟ خیلی دوست داره ترسناک باشه. ممنون.

دلم خانواده می‌خواد. پدر و مادر و خواهر و برادر همه کنار هم تو خونه.

سلام بچه ها. من یکسری از کارهای قشنگم را در تخفیف گذاشتم تا هم مشکل خودم حل بشه هم بتونید زیبایی دور گردنتون ایجاد کنید🤩 پس اگر گردنبند دستساز دوست دارید لطفا ریتوییت کنید تا بقیه هم ببینند🤩

«از غم‌های بزرگ تا کارهای بزرگ»
به بهانهٔ تولد «الوند»عزیزم
منظر می‌گوید:در حالی که نفس‌های آخر را می‌کشیدیم این سفر به ما امید تازه‌ای داد.
پ.ن:در آستانهٔ تولد «الوند صادقی»,سفر پدر و مادر الوند به کرمانشاه و سرکشی به مدرسهٔ«سهند صادقی»
#سهند_صادقی
#الوند_صادقی
#ps752justice 💔

بچه‌ها
#کمک
واقعا کمک
ایا ممکنه آدم امینی پیدا شه خونه مامانم کمک کار باشه هر روز؟
یعنی کمک کنه تو آشپزی، هم شست و شو و تمیزکاری و … مراقبت سالمند؟

انگاری خود آدم تکثیر شه مثلا؟
ما واقعا به همچین کسی نیاز داریم که کارهای مامان بابامو انجام بده در روز.
باید دنبال چی بگردیم؟

چقدر دقیق. یه لحظه شک کردم نکنه این اکانت مخفی خودمه و من توییتش کردم.

دوست دارم تصور کنم که این قلب منه.

تصمیم گرفتم دیگه غر نزنم. از افسردگیم ننویسم. دیگه خیلی حرف نزنم. کلا آنقدر ساکت باشم که فراموش کنید رنج می‌کشم. ارنست همینگوی.

بچه‌ها بلو بانک قابل اعتماده؟ با خیال راحت پول‌های میلیاردیم رو بریزم توش؟

آنقدر بی‌قرارم که شاید برم سیر بخرم برای هفت‌سین.

چه خواب عجیبی دیدم. هیچی ازش یادم نمیاد.